صلیب روح...
...دلم لرزش ناقوس مرگ را حس میکند...خدایا بنواز...صدایش خوش ترین آواست...دلم آغوش تو را میخواهد...فقط خودت
نه امیدی که بر آن خوش کنم دل نه در چشمی نگاه فتنه سازی ز شهر نور و عشق و درد و ظلمت
نظرات شما عزیزان:
نه پیغامی نه پیک آشنایی
نه آهنگ پر از موج صدایی
سحر گاهی زنی دامن کشان رفت
پریشان مرغ ره گم کرده ای بود
که زار و خسته سوی آشیان رفت...
مطالب پيشين
Design By : Pars Skin |